افراد جوان داشتن زندگی منسجم را هدف برنامه ریزی آیندۀ خود قرار میدهند

۸ بهمن ۱۳۸۸
٦۰ جوان از امریکای مرکزی در سمیناری ده روزه در هندوراس شرکت کردند. هدف این سمینار بررسی این موضوع بود که چطور می توان زندگی را بر پایۀ اصولی که از علم و دین هر دو الهام گرفته، بنا کرد. (عکس توسط آندره شهیدی نژاد)

سانتا روسا دِ کوپَن, هُندوراس — نوا که ۲۵ سال دارد و در سمیناری که اخیراً در دانشگاه در هُندوراس تشکیل شده بود شرکت می کرد، اظهار داشت که باور به یک مکتب اعتقادی مشکل نیست بلکه چالش اصلی در تنظیم برنامۀ زندگی بر اساس اعتقاد فردی است.

افزون از ۱۵۰۰ جوان در گرد همائی های بهائیان که اخیراً در پنج کشور هندوراس، ایتالا، استرالیا، انگلیس و فیلیپین تشکیل شده بود در این مورد اظهار نظر نمودند.

جوانان بر آنند که در دورانی که فرصت و یارای ساختار روش زندگی و مسیر حرفه ای خود را دارند زندگیشان را مورد آزمون قرار داده، ارزشها و فعالیتهائی را با روش زندگی هماهنگ نمایند که به باور آنان میتواند جهانی را شکل دهد که میل زیستن در آن را داشته باشد.

نوا کاولین از سن هُوان، پورتوریکـو، در سرپرستی برخی از جلسات یاری نمود که ۶۰ دانشجوی شرکت کننده از امـریکای مرکزی برای شرکت در این سمینار ۱۰ روزه که در سانتا روسا در اوائل ژانویه تشکیل میشد نامنویسی نموده بودند.

خانم کاولین اظهار داشت: شرکت کنندگان سیـر تحصیلی خود را بنا بر اعتقاداتشان مورد بررسی قرار دادند و از جمله در مورد آگهی های تجاری بحث نمودند.

خانم کاولین ادامه داد: «ما به رسانه های گروهی و پیام هائی که از سوی آنان رسانده میشود توجه نموده و در مورد آن بحث کردیم که چگونه رسانه ها میتوانند از افراد تصویری نه چندان پسندیده ارائه نمایند در حالیکه به عنوان بهائی ما به ترفیع و ترویج شرافتمندی و بزرگواری انسان معتقدیم».

«این سؤال برای دانشجویان دانشگاه مطرح میشود که چگونه از مدرکی تحصیلی که دارند برای ترویج ارزشهائی که به آن اعتقاد دارند استفاده نمایند و نه برای انتشار آنچه که به آن باور ندارند».

او ادامه داد: دانشجویان ِ رشته های بازرگانی و اقتصاد در مورد مدل های تجاری گـفتگو نمودند که برخی با اصول اعتقادی آنان هماهنگی داشته و برخی دیگـر چنین نیستند.

خانم کاولین بیان داشت که «شرکت کنندگان می آموزند که بر دانش آموخته شده مالکیت یابند به جای آنکه فقط فراگیرندۀ دروس باشند، و نیز انتخاب منتقدانۀ دروس میتواند در اهدافشان به آنان کمک نماید».

«زندگی منسجم»

لوک بولتون، جوانی ۲۲ ساله از نیویورک، یکی از ۳۰۰ جوانی بود که از ۳۹ کشور در کنفرانس ۶ روزه در ایتالیا شرکت نموده بودند. هدف کنفراس یاری بخشیدن به شرکت کنندگان برای درک همۀ جنبه های زندگی به عنوان سازه های مکمل برای خدمت به جامعۀ بشری بود.

از زمان بازگشت آقای بولتون او و همکاران اداری اش در مورد عدم سازش و مصالحه در اصول اخلاقی در زمان کار به گفتگو نشسته اند.

در فیلیپین، دانشجویان دربارۀ موضوع هایی مثل هماهنگی تمدن مادی و روحانی، و چگونگی تأثیر زبان بر عمل بحث کردند. (عکس توسط کلاین علی پرالتا) نمایش اسلاید
۱۴ تصاویر

در فیلیپین، دانشجویان دربارۀ موضوع هایی مثل هماهنگی تمدن مادی و روحانی، و چگونگی تأثیر زبان بر عمل بحث کردند. (عکس توسط کلاین علی پرالتا)

او بیان داشت که «یکی از اموری که سبب همصدائی با مردم میشود داشتن یک زندگی منسجم است».

گروهی از شرکت کنندگان در کنفرانس ایتالیا که در اواخر دسامبر در ورونا تشکیل شد در مورد داشتن مهارت های کارآ و شغل های مناسبشان صحبت نمودند اما در عین حال احساس مینمودند که حرفه هایشان ربطی به خدمات توسعۀ اجتماعی ندارد که بهائیان معتقدند که برای تغییر بنیادی در جهان به آن نیاز است.

آقای بولتون گفت که آن افراد احساس مینمودند که باید زمان فزونتری را وقف خدمت به جامعه نمایند و برخی بحث نمودند که چگونه از توانائی های کاری، مثلا ً دانش کامپیوتری، برای خدمت در خارج از محیط شغلی به کار گیـرند.

«توانی جدید در فرایافت مفهوم خدمت»

خدمت به بشریت مطلب عمدۀ پیامی بود که از سوی بیت العدل اعظم خطاب به بیشتر از ۸۰۰ جوان بهائی که در اوائل ژانویه در کنفرانس استرالیا در شهر ساحلی وُلونگانگ تشکیل شد ارسال گردید.

در این پیام، بیت العدل اعظم اینچنین به جوانان نگاشتند: «در دوران حاضر و به عنوان نقشی اساسی شما باید به مفهوم خدمت توانی جدید اعطا کنید – باید وفاداری صادق به آرمان های والا بوده، مبری از هـر گرایش خودپسندانه ای به پیشبرد جامعه توجّه نموده، خود را وقف رفاه و بهـزیستی بشر نمائید».

چنین به نظر میرسد که جوانان این رهنمود را به جان پذیرا شده اند.

پس از خاتمۀ کنفرانس، نگین صداقت اظهار داشت: «این کنفرانس مرا در بالا بردن خودآگاهی و بصیرت در مورد فرد و جامعه یاری بخشید».

جوان دیگری بیان داشت که برنامه ها «جوانان را به حرکت در ورای خواسته های بی ارزش به چالش کشید».

فرد سومی اظهار نظر نمود که «نقش ما تنها به سخن اکتفا کردن نیست بلکه باید همه چیز را در عمل نشان دهیم».

ریوا وُرلی، از اهالی اوکلند نیوزیلند، نتیجۀ کنفرانس را که با خود به همراه خواهد برد اینگونه جمع بندی نمود «زندگی ِ منسجم تر و عمری در وقف به خدمت».

ساخت قابلیّت در جوانان

یکی از خصوصیّت های کنفرانس لندن که در دانشگاه وارویک در کاوِنتِری تشکیل شد ادارۀ کنفرانس توسط خود جوانان بود.

بانی اسمیت ۱۶ ساله که در گردهمائی های بهائی پر سابقه است، نظر داد که تفاوت این جلسه با سایر جلسات محـسوس بود.

او گفت «تعداد فراوانی از جوانان سخنرانی میکردند یا نقشی ایفا مینمودند که من در گذشته آنها را ندیده بودم. هدف این بود که به جوانان مهارت هائی آموخته شود که بتوانند با خود به همراه ببرند».

آرین ضیائی که ۲۰ سال داشته و یکی از چهار فرد اصلی ترتیب دهندۀ کنفرانس بود، حدس میزند که یک سوم از ۳۴۶ فردی که نامنویسی نموده بودند سخنرانی نموده یا برنامه هنری اجرا کرده و یا به نحوی از مهارت هایشان به کنفرانس بهره رساندند.

او گفت: «هدف این کنفرانس پرورش دادن استعدادها بود. کنفرانس توسط جوانان اداره میشد، آنانی که تجربۀ چنین فعالیت هائی را در گذشته نداشتند. این نماد موفقیّت کنفرانس بود».

آقای ضیائی که دانشجوی سال اول حقوق در دانشگاه اکونومیکـس لندن است بیان داشت که «کنفرانس های معمولی دو یا سه سخنران اصلی دارند در حالیکه این کنفرانس سخنرانان بسیار داشت».

او گفت حتّی هنگامی که در دانشگاه با دوستانش در مورد تغییـر اجتماعی به بحث جدّی میپردازند گمان بر این است که تعـداد انگشت شماری میتوانند میانجی و کارگشا باشند.

روحیّۀ کنفرانس «با در میان گذاشتن تجـربیّات فردی» بنا به گفتۀ او متفاوت بوده است.

او اظهار نمود که «شما میتوانستید ناظر تعهّـد مردم برای فراگرفتن نقش آینده شان برای اثر گذاری در دگردیسی اجتماعی باشید. آنان بر این امر واقفند و آگاهند چگونه هدایت شوند».

به نظر او در سال گذشته جوانان تغـییر کرده اند: «شما میتوانید این تغـییر را در گفتگوها درک کنید».

او ادامه داد: «آنان تجربیاتشان را با هم در میان میگذارند تا فعالیت هایشان را بهبود بخشند. جوانان برنامه ریزی میکنند، اقدام به عمل میکنند و به بازتاب مینشینند – آنها با این پویائی بار آمده اند».

او گفت تجربۀ شخصی اش در گرد همائی ها حاکی از کمتر شدن گفتگوهای معاشرتی و صرف وقت بیشتر در گفتمان های کانونی و تمرکز یافته بوده.

به گفتۀ او: «بینشی که دریافتیم آشکار تر و روشنتر بود».