دعوت برای اقدام بين المللی در آستانۂ سومين سال زندانی شدن رهبران جامعۂ بهائيان ايران
نیویورک, United States — در آستانۂ سومين سال زندانی شدن رهبران جامعۂ بهائيان ايران، دريافت اطلاعات تازه ای در مورد شرايط دشوارآنها در زندان ضرورت اقدام بين المللی برای آزادی فوری آنها را تشديد کرده است.
اين زندانى ها عبارتند از خانم فريبا كمال آبادى، آقاى جمال الدين خانجانى، آقاى عفيف نعيمى، آقاى سعيد رضائى، خانم مهوش ثابت، آقاى بهروز توكلى، و آقاى وحيد تيزفهم.
بانی دوگال، نمايندۂ ارشد جامعۂ جهانی بهائی در سازمان ملل متحد، گفت: «اکنون دو سالِ تمام است که اين بهائيانِ بیگناه در زندان مشهور اوين در تهران تحت شرايطی که با تمام موازين بين المللی مغايرت دارد زندانی هستند. ما از مسئولين امور در ايران می خواهيم که آنها را بلافاصله آزاد کنند و از جامعۂ جهانی هم برای هم آوا شدن با ما در اين درخواست دعوت میکنيم. اقتضای عدالت به جز اين نيست.»
اين زندانيان اعضای گروه موسوم به 'ياران ايران' هستند که به امور اوليۂ معنوی و اجتماعی جامعۂ چندصد هزار نفرۂ بهائيان ايران رسيدگی می کردند. آنها از زمان بازداشت شان در اوين زندانی هستند. شش نفر از اين جمع در ۲۵ ارديبهشت سال ۱۳۸۷ و يكى از آنها دوماه قبل از ديگران در اسفند ۱۳۸۶ دستگير شدند.
نخستين جلسۂ دادگاه برای رسيدگی به پروندۂ آنها روز ۲۲ دی ماه ۱۳۸۸ در شعبۂ ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی برگزار شد. از جمله اتهامات وارده به آنها 'جاسوسی'، 'فعاليتهای تبليغاتی' و 'افساد فی الارض' است که همگی اين اتهام ها را رد کردهاند. جلسات بعدی دادگاه در ۱۸ بهمن ۱۳۸۸ و ۲۳ فروردين ۱۳۸۹ برگزار شد.
به گفتۂ خانم دوگال: «در سه جلسۂ دادگاه هيچ سندی که کوچکترين نشانه ای از تخلف آنها از قانون باشد ارائه نگرديد و بيش از پيش معلوم شد که تنها علت زندانی شدن آنها اعتقاد دينی شان است.»
او افزود: «حتی اگر آزادی آنها هم بلافاصله تأمين نشود حداقل بايد به قيد ضمانت مرخص شوند و قدم های لازم برای برگزاری سريع و عادلانۂ محاکمۂ آنها بر اساس موازين بين المللی برداشته شود.
شرايط دشوار زندان
روز جمعه دومين سالروز زندانی شدن اين گروه است. اطلاعات تازهای در مورد شرايط بسيار دشوار آنها در زندان به دست آمده است. از جمله معلوم شده است که دو زن و پنج مرد زندانی بهائی در دو سلول بسيار کوچک که فضای حرکت يا استراحت محدودى به آنها مى دهد زندانی هستند.
به گفتۂ خانم دوگال به آنها تخت خواب يا تشکی داده نشده است. فضای زندان بوی بدى دارد و فقط دو ساعت در هفته به آنها اجازۂ استفاده از هوای آزاد داده می شود. نور سلولها هم به قدری کم است که اگر در طول روز چراغ روشن نکنند قادر به ديدن چيزی نيستند.
«تماس آنها با عزيزانشان محدود است به يک مکالمۂ ده دقيقه ای تلفنی در هفته يا ملاقاتی که معمولاً از پشت شيشه انجام می گيرد.»
«اين شرايط غيرانسانی با تمام اصولِ پذيرفته شده در معاهدات بين المللی برای نگهداری از زندانی ها، که می گويد هيچ مجازاتی نبايد با شکنجه، خشونت يا رفتار تحقيرآميز همراه باشد، مغايرت دارد.»
«درخواست های خودِ زندانيان برای بهبودِ جزئی شرايط زندان هم بدون جواب مانده و در نتيجه سلامت اين افراد به مخاطره افتاده است.»
«اين افراد بیگناه اند و هيچ دليلی وجود ندارد که اينگونه مورد آزار قرار بگيرند.»
به گفتۂ رکسانا صابری، روزنامه نگاری که سه هفته با دو نفر از اين زندانيان هم سلول بوده، زنها در سلول کوچکی به ابعاد ۴ در ۵ متر زندانیاند. او میگويد «آنها پتويشان را لوله می کنند و به جای بالش زير سرشان می گذارند. کف سلول سيمانی است و با فرشِ نازکِ قهوه ای رنگی پوشانده شده که اکثر زندانی ها از خوابيدن روی آن دچار درد پشت و زخم میشوند...وقتی من با آنها بودم اجازه داشتيم هفته ای چهار بار، هربار بيست تا سی دقيقه، به يک حياط محصور با ديوارهای سيمانی برويم.»
در بارۂ شرايط زندان اوين بيشتر بخوانيد
اقدامات بين المللی
بيت العدل اعظم -نهاد اداره کنندۂ جامعۂ بهائی- از بهائيان در سراسر عالم خواسته است تا در روز جمعه به ياد بهائيان ايران و تمام هموطنانِ آنها که در معرض ستم های مشابهی هستند جلسات دعا در اطراف جهان برگزار کنند.
در پيام بيت العدل اعظم آمده است: «قلوب این جمع از تفکّر به اینکه هفت نفر اعضای پيشين "ياران" ايران یک سال دیگر را بدون دلیل و بر اساس اتّهاماتی بی پايه و بدون ارائۀ سندی از طرف مسئولین در زندان گذرانده اند، آزرده است.»
اين پيام مى افزايد: «فرارسيدن دومين سالگرد در بند بودن این عزیزان یادآور وسعت انحاء گوناگون آزار از جمله بازجوئی ها، بازداشت ها و زندانی کردنهای خودسرانه، مانع شدن از کسب معیشت، ويران کردن نامعقول اموال و املاک، و محروم ساختن دانشجوبان بهائی از تحصیل است که اعضای جامعۀ بهائيان ايران از هر سن و طبقه ای در معرض آن قرار دارند.»
اتحاد براى ايران، يکى از نهادهاى مدافع حقوق بشر، نيز براى يک حركت جمعى در همبستگى با رهبران زندانى بهائى دعوت به عمل آورده است. اين نهاد از تمام افرادى كه از آرمان هاى آن حمايت مى كنند خواسته است در حركتى نمادين فضائى مشابه سلول زندان اوين را بازسازى و تصاويرى از خودشان در آن فضا تهيه كنند. عكس ها و نمايه هاى ويديوئى از اين صحنه ها در سايت 'اتحاد براى ايران' به نمايش گذاشته خواهد شد تا توجه جهانيان به زندان بى دليلى كه اين هفت نفر در آن گرفتار هستند، جلب شود.
جزئيات كمپين 'اتحاد براى ايران' را در این نشانی ببينيد.
نگاهى به شرايط زندانيان بهائى در زندان اوين
ركسانا صابرى، روزنامه نگار آمريكائى-ايرانى، در دوران بازداشت اش در زندان معروف اوين در تهران با تعدادى از زنان زندانى هم بند شد كه به او در روزهاى دشوار بازجوئى و شرايط سخت زندان توانائى و انگيزۂ مقاومت دادند.
از جملۂ اين زنان دو نفر از رهبران بهائى، فريبا کمالآبادی و مهوش ثابت، بودند که رکسانا صابری در اوائل سال ۲۰۰۹ نزديک به سه هفته با آنها در يک سلول بود.
خانم صابری در يک مصاحبۂ تازه گفت: »فريبا و مهوش دو نفر از زنان زندانی بودند که بيش از همه مرا تحت تأثير قرار دادند. آنها به من معنای رهائی از نفس را آموختند و ياد دادند که اعتقادات و منافع جامعه را مقدم بر مصالح خودم بدانم«.
توصيف خانم صابری از شرايط اين دو زن بهائی در زندان تصوير روشنی از وضعيت غيرعادلانۂ زندانيان در ايران ارائه می کند. اين شرايط به زندانيان بهائی منحصر نيست بلکه صدها و شايد هزاران روزنامه نگار، مدافعان حقوق زنان و فعالان حقوق بشر که در حال حاضر در ايران زندانی هستند از وضعيت مشابهی رنج میبرند.
به گفتۂ خانم صابری دو زن زندانی بهائی در يک سلول کوچک با دو پنجرۂ کوچک با حفاظ آهنی و بدون تختخواب نگهداری میشوند.
خانم صابری گفت:«آنها بايد روی پتو بخوابند. بالش ندارند و به جای آن پتوئی را لوله میکنند وزير سر مى گذارند و از چادرشان به عنوان ملافه استفاده می کنند.»
«کف زندان سيمان است که با يک فرش قهوه ای نازک پوشانده شده و اکثراً زندانیها از خوابيدن روی آن دچار پشت درد و زخم می شوند.»
«دستشوئی در انتهای راهرو است و برای استفاده از آن بايد زندانی اجازه بگيرد.»
زمان ورزش هم محدود است. «وقتی من با آنها بودم، اجازه داشتيم که هفته ای چهار روز به مدت ۲۰ تا ۳۰ دقيقه به حياطی با ديوارهای سيمانی برويم. در سه روز ديگر هفته اجازه داشتيم که حمام کنيم و لباسهايمان را با دست بشوئيم.»
پيش از اين که خانم صابری با آنها همبند شود هرکدام از اين دونفر مدتی را در سلول انفرادی و بدون دسترسی به اخبار و کتاب - به استثنای قرآن و چند کتاب دعای اسلامى- گذرانده بودند.
خانم صابری افزود: «در مدتی که من با آنها بودم سعی میکردند با برنامۂ منظمی کتابهایی را که در زندان مجاز بود بخوانند، تلويزيون دولتی را تماشا کنند، در جای خودشان در سلول ورزش کنند، و دعا بخوانند.»
«فکر میکنم هميشه اين نکته در ذهنشان بود که رفتار آنها در زندان ممکن است برای جامعۂ بزرگتر بهائی عواقبی داشته باشد. برای آنها اين هم يک مسئوليت بود و هم يک موهبت. چيزی بود که به آنها نيروی مقاومت می داد.»
برگزيده از مصاحبه ای با وانورلد One World، نشريۂ جامعۂ جهانی بهائی، دورۂ ۲۰ شمارۂ ۳