ترفندِ جدید برای جلوگیری از ورود بهائیان به دانشگاه های ایران
ژنو, Switzerland — هرسال بیش از یک میلیون دانشجو در کنکور دانشگاههای ایران شرکت میکنند. بنابراین، هنگامیکه آقای هلاکو رحمانیان مطّلع شد که در کنکور، بین یک میلیون نفر رتبه ۷۶ از صدر دانشجویان را احراز کرده، بینهایت خوشنود گشت.
اخیراً، این دانشجوی ١٨ ساله از تهران در یکی از بلاگها چنین نوشت: « خوشحال شدم ، چون می دانستم که این رتبه بسیار خوب است و می توانم با این رتبه در هر رشـته و در هر دانشگاهی که می خواهم ، پذیرفته شوم.»
ولی هولاکو از این متعجّب بود که چرا تا ماه دسامبر هنوز در هیچ جائی پذیرفته نشدهاست. به همین دلیل به سازمان سنجش آموزش کشور، که مسئول اداره و مدیریت کنکور است، تلفن زد و با یکی از مقامات عالیرتبۀ آن سازمان صحبت کرد.
آن مقام عالیرتبه نیز از این مسأله متعجّب و متحیّر شد، تا زمانیکه آقای رحمانیان اظهار کرد که او بهائی است. آقای رحمانیان مینویسد: «يكباره، بعد از گفتن كلمه "بهائی" ايشان تلفن را قطع كردند و مكالمه قطع شد.» او چندی بعد نامهای از سازمان سنجش آموزش کشور دریافت نمود.
در آن نامه گفته شد: «احتراماً، در پاسخ به درخواست شما مبنی بر صدور گواهی رتبه سال ١٣٨۶، به استحضار میرساند، به جهت نقص مدارک صدور گواهی ممکن نمیباشد.»
این داستان یکی از چندین داستانهای مشابه در ماههای اخیر در ایران است که جدیدترین شیوۀ دولت ایران را، در طول عملیات درازمدتاش برای مسدود کردن آموزش عالیِ دانشجویان بهائی، نمایان میسازد: یعنی ادعای دولت مبنی براینکه به اینکه پروندۀ بهائیان به گونهای «نقص» دارد.
تا به حال حدود ٨٠٠ دانشجو از بیش از ١٠٠٠ دانشجوی بهائی که در کنکور ژوئن ٢٠٠٧ شرکت کردند و امتحان را طبق مقرراتِ درست گذراندند، اطلاعیه دریافت کردهاندکه پروندۀ آنها «ناقص» محسوب شده و به این ترتیب از ورود آنان به دانشگاه جلوگیری بعمل آمده است.
دیان علائی، نماینده جامعۀ بینالمللی بهائی در سازمان ملل در ژنو، میگوید: «ارقامِ اخیر نشان میدهد که دولت ایران، علیرغم انکارِ ممنوعیتِ دانشجویان از آموزش عالی، عملیات جلوگیری از ورود بهائیان به دانشگاه را ادامه میدهد.»
خانم علائی میگوید: «خطمشیِ جدید دولت ایران که بر اساس آن ادعا میکند پروندۀ دانشجویان بهائی به نحوی "ناقص" است، نیرنگ دیگری است که نشان دهد حقوق بشر را محترم میشمارد، درحالیکه در خفا به سرکوب و آزار بهائیان ادامه میدهد.» ایشان اضافه کرد که در مدارک هیچیک از حدوداً ٩٠٠ دانشجوی بهائی که در کنکور سال ٢٠٠۶ شرکت کردند، اشارهای به "نقص پرونده" نشده بود.
بیش از مدت ٢۵ سال است که بهائیان از ورود به دانشگاههای دولتی و خصوصی در ایران ممنوع شدهاند. پس از فشارهای وارده از طرف سازمان ملل، کشورهای دیگر، سازمانهای دانشگاهی و تربیتی، و سازمانهای حقوق بشر، دولت ایران درسال ٢٠٠۴ اعلان نمود که پرسش دربارۀ باورهای مذهبی متقضاضیانِ دانشگاه را متوقف خواهد کرد، که بنظر میرسید راه را برای ورود بهائیان به دانشگاه بازکرده است.
اما از آن زمان به بعد، دولت، که طرح شناسائی کلیّۀ بهائیان ایران را آغاز کرده و از آن طریق توانسته است دانشجویان بهائی را زیر نظر داشته باشد، هرسال به نوعی راه را برای آنان مسدود نموده است.
جزئیات بیشتر
در سال تحصیلی ٢٠٠٧-٢٠٠۶ خط مشیِ اصلی برای محروم کردن دانشجویان بهائی از تحصیلات عالی، اخراج آنان از دانشگاه بود.
همانطور که اشاره شد، تقریباً ٩٠٠ دانشجوی بهائی در کنکور ژوئن ٢٠٠۶ شرکت کردند و حدود ۵٠٠ نفر از آنان شرائط لازم را برای ورود به دانشگاه بدست آوردند. با این حال، اکثری از حدوداً ٢٠٠ دانشجوئی که بالأخره توانستند در پائیز آن سال به دانشگاه راه یابند، بتدریج، طی سال تحصیلی اخراج شدند.
آنها هنگامی اخراج شدند که هویت دینیشان شناسائی شد و مقامات دانشگاه دریافتند که آنها بهائیاند.
اخراج دانشجویان زمانی به عنوان خطمشیِ رسمی دولت محرز شد که در نامۀ محرمانۀ وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری مورّخ سال ٢٠٠۶، به دانشگاههای ایران دستور داده شد دانشجویان بهائی را به محض شناسائی دینشان، اخراج کنند.
اما دانشجویان بهائی لب به سخن گشودند و ندای خود را در بلاگها و تریبونهای آزاد بلند نمودند. با وجود این، برای حفظ هویت آنان، از ذکر اسمشان در جزئیات ذیل خودداری شده است.
در ماه اکتبر، یکی از دانشجویان بهائی در همدان، که سال گذشته اخراج شد، اظهار داشت که شمار زیادی از دانشجویان بهائی چقدر آرزومند و مشتاق تحصیلات عالیهاند تا در عین حال بتوانند به پیشبرد توسعه و ترقّی کشورشان کمک کنند.
وی گفت: « برای اینکه بهتر بتوانیم نقش خود را در سازندگی و اعتلای این سرزمین مقدس ایفا نماییم، از مسئولان محترم تقاضا می کنیم که...موانع ورود و تحصیل جوانان ایرانی بهایی و طالب علم را در دانشگاههای کشور مرتفع سازند.»
در ماه فوریه، یکی از خانمهای جوان بهائی در نامهای به یکی از رؤسای امور از ایشان سؤال نمود که چرا بطور غیرمترقبه از دانشگاه پیام نور اخراج شده است.
ایشان در نامهاش پرسید: «ما به کدامین جرم محکوم دادگاه شما شدیم؟» «من بعد از چندین سال حسرتِ حضور در دانشگاه، بالاخره اجازه ورود در آن را در سال جاری یافتم. اما بعد از حضور چندین هفته ای در کلاس ها به علت مذهبم اخراج شدم.»
همانطور که اشاره شد، در سال تحصیلی ٢٠٠٨-٢٠٠٧، از تعداد بیش از ١٠٠٠ دانشجوی بهائی که در کنکور شرکت کردند و امتحان را طبق مقررات درست گذراندند، تقریباً ٨٠٠ دانشجو، تحت عنوان «نقص پرونده»، از تحصیل در دانشگاه محروم شدند.
آقای رحمانیان پائیز امسال از طریق اینترنت از احراز رتبۀ فوقالعاده عالیِ خود در کنکور مطّلع شد. وی در یکی از بلاگها نوشته است: «رتبه ام در سهمیه مناطق ( منطقه ١ ) ۵۴ و در کل کشور ٧۶ شد.»
ایشان بقیۀ مطلب را چنین ادامه میدهد: «امّا طولی نکشید که متوجه شدم که اکثر جوانان بهایی هم سن و سالَم ، به علت "نقص پرونده" که در سایت اعلام شده بود ، حتّی موفق به دیدن کارنامۀ خود نیز نشدهاند. خوشحالیام به غم تبدیل شد.»
خانم علائی بیان میکند که وضعِ آقای رحمانیان منحصر به فرد نیست. امسال هم، مانند سالهای گذشته، بسیاری از بهائیان رتبههای بسیار بالائی در کنکور سراسری احراز کردند، اما اجازۀ ورود به دانشگاه به آنان داده نشد، در حالیکه دانشجویان دیگر با نمرات پائینتر در دانشگاه پذیرفته شدند.
خانم علائی گفت: «اینکه درصد کمی از بهائیان در دانشگاههای ایران وارد شدند، به دلیل نمرۀ پائین آزمون در کنکور یا ضعف مدارج تحصیلی آنان نیست، بلکه فقط بدانجهت است که دولت به وسایل گوناگونی متوّسل شده تا راه ورود به دانشگاه و ادامه تحصیل بهائیان را در آن مسدود کند.»
وی گفت، در سالهای ٢٠٠۴ و ٢٠٠۵، از ورود بهائیان به دانشگاه به آن دلیل جلوگیری شد که دولت در بخش اطلاعات شخصیِ برگۀ نتیجۀ آزمون، دین آنان را «اسلام» اعلام نمود. این مسأله برای بهائیان قابل قبول نبود تا اینکه در سالهای ٢٠٠۶ و ٢٠٠٧ بیان شد که منظور این بوده که موضوعِ بخشِ معارفِ دینیِ کنکور «اسلام» بوده و منظور هویّت مذهبی دانشجو نیست.
خانم علائی گفت: «علیرغم اعتراضات مکرّر از طرف اساتید دانشگاههای غرب، مقامات دانشگاه، و دانشجویان بسیاری از کشورهای دیگر، و مضاف بر آن، قطعنامههای سازمان ملل و تلاشهای سازمانهای حقوق بشر، ایران به وضوح عملیات خود را برای جلوگیری بهائیان از تحصیلات دانشگاهی ادامه داده، درحالیکه ادعا میکند چنین تبعیضی اصلا ً وجود ندارد. تلاشی جدّی از طرف دولت ایران برای خاتمه دادن به این بیعدالتی، اولین قدم جهت اثبات تعهد حقیقی آن دولت به موازین بینالمللیِ حقوق بشر و به تساویِ کلیّۀ شهروندان آن کشور، بدون توّجه به باورهای مذهبی آنان، است.»