جدیدترین قسمتِ پادکست بررسی میکند که چگونه جوانانِ ایالاتِ متحدهٔ آمریکا، با الهام از اصولِ معنوی، سرورِ خدمت در کنارِ یکدیگر برای خیرِ عمومی را تجربه میکنند.
مرکز جهانی بهائی — در جدیدترین قسمتِ پادکستِ «در گفتوگو»، مهمانانی از ایالاتِ متحدۀ آمریکا توضیح میدهند که جوانان چگونه میآموزند پیوندهایِ مستحکمِ دوستی را میانِ افرادِ با پیشینههایِ گوناگون تقویت کنند و راههایی برای خدمت در کنارِ یکدیگر بیابند.
در کانونِ این تلاشها، برنامههایِ آموزشِ اخلاقی و معنویِ بهائی قرار دارند که به جوانان کمک میکنند تا توانمندیِ خود را برای مشارکت در پیشرفتِ محلهها و روستاهای خود تقویت کنند.
جنیس وندندول (Janis Vandendool)، عضوِ یکی از دفاترِ بهائی در سطحِ ملی، روایت میکند که چگونه از یک جامعهٔ روستایی به شهری بزرگتر نقل مکان کرد و در آنجا، همراهِ خانوادهاش، رویۀ سادهٔ ملاقات همسایهها و برقراریِ ارتباط در محلهای متنوّع را آغاز کرد.
او میگوید «بسیار قابلِ توجه است که حتی کسانی که نزدیکِ هم زندگی میکنند لزوماً یکدیگر را نمیشناسند… و همین برقراریِ ارتباط و شکلگیریِ دوستیها تأثیری عمیق بر حالوهوایِ آن محله گذاشته است.»
فرح قوچانی-روزنبرگ (Farah Guchani-Rosenberg)، از اعضای هیئتِ مشاورینِ قارهای در قارههایِ آمریکا، توضیح میدهد که با پیشرفتِ فعالیتهایِ جامعهسازی در یک محله، بسیاری از همسایگان پیوندهایِ مستحکمِ دوستی برقرار میکنند؛ «با یکدیگر دعا میکنند… و زمینههایِ تحول را فراهم میکنند». در چنین فضایی، افراد با پیشینههای گوناگون بر محورِ عبادت متحد میشوند و حتی در شرایطِ دشوار نیز امید خود را حفظ میکنند.
کن باورز (Ken Bowers)، عضوِ محفلِ روحانیِ ملّیِ ایالاتِ متحدۀ آمریکا، میگوید این بنیانِ معنوی تأثیرِ عمیقی بر حسِّ هدفمندی و هویتِ جوانان دارد.
کن باورز از بازدیدِ گروهی از جوانانِ آتلانتا از «موزهٔ لِگِسی» (Legacy Museum) بهعنوانِ نمونه یاد میکند؛ موزهای که تاریخِ بیعدالتیِ نژادی در ایالاتِ متحدۀ آمریکا را مستند میکند. پس از این بازدید، یکی از آنان گفت که چگونه شرکت در برنامههایِ آموزشِ اخلاقی و معنوی درکش را شکل داده است و افزود «مطالعهٔ آثارِ بهائی نشان میدهد که وحدتِ نوعِ بشر برای حلِ مؤثرِ معضلاتِ جهانِ امروز ضروری است».
یووانیا دچتیار (Yovania Dechtiar)، از اعضایِ یکی از دفاترِ بهائی در سطحِ ملّی، توضیح میدهد که این بینشِ گستردهتر نسبت به نوعِ بشر در جوامعِ سراسرِ کشور تجلّی مییابد و بسیاری از جوانان دریافتهاند که هدفِ حقیقیشان فراتر از رشدِ فردی است و با مشارکتِ فعّال در حیاتِ اجتماع تحقق پیدا میکند.
خانم قوچانی-روزنبرگ به دلالتهایِ ضمنیِ گستردهترِ این پیشرفتها میپردازد و از جوامعی میگوید که در آنها شکافهایِ دیرپا در حال برطرفشدن است. در محلههایی که این روند را از نزدیک مشاهده کرده است، گروههایِ متنوّعی که پیشتر تعاملِ اندکی داشتند، با مشارکت در اقدامِ جمعی «اکنون به یک خانوادهٔ بزرگ تبدیل میشوند». او امکانِ پدیدآمدنِ «اجتماعی بسیار متنوّع، … و در عینِ حال دلنگرانِ رفاهِ یکدیگر» را ترسیم میکند.
این قسمت از پادکست بخشی از مجموعهٔ «در گفتوگو» است؛ کاوشی جمعی دربارهٔ کاربردِ عملیِ اصولِ بهائی برای ساختنِ اجتماعهای صلحآمیز.