اپیزود 11
بینش‌هایی از میدان عمل: پروژه‌های آموزشی در زامبیا جوامع را توانمند می‌سازد تا آیندهٔ خود را تغییر دهند
این پادکست بررسی می‌کند که چگونه دهه‌ها تلاش آموزشی بهائی، جوامع را توانمند می‌سازد تا اصول روحانی را برای نیازهای محلی به کار گیرند و آینده جمعی خود را بازسازی کنند.
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴

مرکز جهانی بهائی — در یکی از جدیدترین قسمت‌های پادکست سرویس خبری، موسوندا کاپوسا-لینسِل (Musonda Kapusa-Linsel)، عضو هیئت مشاورین قاره‌ای آفریقا، دربارۀ تحولی که طی چهار دهۀ گذشته از طریق برنامه‌های آموزشی مادی و معنوی بهائی در زامبیا شکل گرفته است، تأمل می‌کند.

خانم کاپوسا-لینسل می‌گوید: «ما مشغول ترویج فرایند آموزشی‌‌ای بوده‌ایم که می‌تواند جوامع را برای به‌عهده گرفتن مسئولیت توسعهٔ خود توانمند سازد.»

یکی از نقاط عطف در توسعهٔ اقدامات آموزشی بهائی در زامبیا تأسیس یک مؤسسۀ آموزشی بهائی در سال ۱۹۸۳ بود. این اقدامات اصول اخلاقی و معنوی را ترویج کرده و افراد در تمامی سنین را قادر ساخته است تا انرژی خود را در مسیر پیشرفت محله‌ها و روستاهای سراسر کشور هدایت کنند.

خانم کاپوسا-لینسل توضیح می‌دهد که این برنامه‌های آموزشی به‌ مرور زمان فضاهایی را به وجود آوردند که در آن شرکت‌کنندگان ‌می‌توانستند مفاهیمی همچون یگانگی ذاتی نوع بشر، رفع هرگونه تعصب، برابری زن و مرد، و قدرت مشورت به عنوان ابزاری برای دستیابی به بینش مشترک و اقدام هماهنگ را بررسی نمایند.

همزمان با گسترش تجربیات این برنامه‌ها، چندین پروژۀ مکمل نیز شکل گرفت. یکی از این پروژه‌ها، برنامه «آمادگی برای اقدام اجتماعی» (PSA) بود؛ تلاشی الهام‌گرفته از آئین بهائی که توانمندی جوانان برای به‌کارگیری دانش علمی همراه با اصول معنوی در مسیر توسعۀ جوامع‌شان را افزایش می‌دهد.

در روستای کاتویولا (Katuyola)، فارغ‌التحصیلان برنامۀ آمادگی برای اقدام اجتماعی که به عنوان «مروجان رفاه جامعه» شناخته می‌شوند، با همکاری درمانگاه‌های مجاور به بهبود اقدامات بهداشتی محلی کمک کرده‌اند. در دوران همه‌گیری کووید-۱۹، این درمانگاه‌ها برای اجرای طرح‌های بهداشتی عمومی از کمک این مروجان رفاه جامعه، بهره گرفتند.

تأثیر این پروژه‌های آموزشی متنوع به بسیاری از حوزه‌های زندگی جامعهٔ محلی گسترش یافته است. زمانی که شرکت‌کنندگان اصول معنوی را برای حل چالش‌های مادی به کار گرفتند، اقدامات جمعی آنان شروع به تغییر زیرساخت‌های محلی کرد.

برای مثال، در روستای کاتویولا، اهالی یک «تیم آموزشی روستا» تشکیل دادند که فضاهایی برای مشورت میان نهادها و موسسات مختلف از جمله مدارس، رهبران قبایل و محفل روحانی محلی بهائی ایجاد کرد.

از طریق این فرایند مشورتی، ساکنان روستای کاتویولا متوجه شدند که بسیاری از کودکان به دلیل دور بودن مدارس مقطع متوسطه، پس از دبستان نتوانسته‌اند به تحصیلات خود ادامه دهند؛ این امر ضرورت تأسیس یک مدرسه متوسطهٔ محلی را برجسته ساخت.

خانم کاپوسا-لینسل می‌گوید: «تعدادی از زنان... مشتاق بودند که کمک کنند و گفتند هر کاری که بتوانند انجام خواهند داد تا مطمئن شوند که یک مدرسۀ متوسطه در روستا ایجاد می‌شود؛ چرا که شاهد بودند که برنامه‌هایی که فرزندان‌شان در آنها شرکت می‌کنند تا چه اندازه باعث تحولشان شده است.»

اقدام متحد این جامعه به تأسیس مدرسه‌ای منجر شد که جوانان محلی را قادر ساخت تا بدون ترک روستای خود به آموزش متوسطه دسترسی داشته باشند.

خانم کاپوسا-لینسل خاطرنشان می‌کند: «روستای کاتویولا خود را به عنوان یک پیکر واحد می‌بیند. اهالی این روستا دریافته‌اند که... پس از پشت سر گذاشتن این مسیر، قوای آنها واقعاً چند برابر شده و کارهای بسیاری وجود دارد که می‌توانند انجام دهند.»

این قسمت از پادکست بخشی از مجموعهٔ «بینش‌هایی از میدان عمل» است که روایت‌های دسته‌اول از تلاش‌های بهائی در میدان عمل را ارائه می‌دهد.

اپیزودهای بیشتر