آنجا که روح و شکل ظاهری در هم میآمیزند :تأملاتی بر معماری معبد شیلی
سانتیاگو, شیلی — سیامک حریری در حین بازدید از معبد بهائی که تیم معماری او از تورنتو و صدها همکار دیگر از سراسر جهان حدود ۱۴ سال صرف تکمیل آن نمودهاند، به شدت تحت تاثیر قرار گرفته است.
او میگوید «چون از نزدیک در جریان تمام جزئیات بودهاید، تا حدی درکی نسبت به اینکه نتیجۀ نهایی چه خواهد بود دارید. اما نتیجه خیلی فراتر از آنچیزی است که در تصورات ما میگنجید».
این طراح به سانتیاگو بازگشته است تا برای نخستین بار بنای تکمیل شده را ببیند. او به وضوح از نتیجه خرسند است و میگوید با وجود سالها طراحی و برنامهریزی دقیق، این نتایج قابل پیشبینی نبود.
«ما میلیونها بار آنرا روی کامپیوتر نگاه کرده بودیم، اما یکی از بزرگترین نگرانیهای ما تأثیر آن بود، یعنی چگونگی انعکاس نور توسط شیشه، نحوهای که نور عبور میکند و سنگهای مرمر را لمس میکند. آیا در عمل اینگونه میشد؟ این یک نظریه بود، امتحانش کردیم و به این امیدوار بودیم که جواب دهد. اما حالا که آن را میبینیم بسیار فراتر از آن چیزی است که میتوانستیم تصور کنیم.»
وب سایت معماری آرک دیلی (ArchDaily) مینویسد این معبد «تفکر عقلانی را به چالش میکشد و به سمت قلمرو احساس میکشاند».
این بنا یک شاهکار مهندسی مدرن است که همزمان، هم خصوصیات یک اثر تاریخی را دارد و هم یک فرم طبیعی به نظر میرسد که به شکلی ارگانیک از محیط پیرامونش سر برآورده است.
نوآ ریچلر (Noah Richler) نویسندۀ مشهور کانادایی در مجلۀ طراحی آزور (Azure) مینویسد «این معبد، از یک سو آنجهانی و غیر مادی است و از سوی دیگر از جنس دامنۀ کوه و متعلق به آن به نظر میرسد.»
اکنون که آمادهسازی نهایی برای مراسم افتتاح معبد در حال انجام است، روحی وصفناشدنی بر این بنای مملو از نور حاکم است، روحی که با طنین انداز شدن دعا، متون مقدس و سرودهای نیایش و ستایش در تالار شدت خواهد یافت.
آقای حریری میگوید که تیم او به تأثیر قدرتی که یک ساختمان میتواند بر روح انسان داشته باشد آگاه بودند اما چالش قابل توجه، برانگیختن چنین احساسی بود.
«چطور میتوان اتاقی ساخت که در عین حال که سازهای مادی است، اثری روحانی داشته باشد؟ این وظیفۀ مشکلی است».
از ابتدا تصمیم بر این گرفته شد که برای این بنا از ساختمانهای دیگر الهام گرفته نشود.
«قرار بر این شد که در آثار معماری به دنبال الهام نباشیم. تمدن جدید به این معنی است که نمیتوان از آنچه در حال حاضر در اطرافمان است استفادۀ زیادی بکنیم.»
بدین ترتیب، تیم او به جستجوی یک «حس» برآمد با این امید که به بازدیدکنندگان از معبد این احساس دست دهد که به آسمانها مینگرند یا اینکه به سوی نور روی برگرداندهاند، همچون گیاهی که به سمت خورشید میچرخد.
آقای حریری میگوید «فکر میکنم آدمی تلاشش را میکند اما نمیتوان تأثیر یک احساس عمیق و عاطفی را پیشبینی کرد. ما برای ایجاد آن درخشش لطیف و آسمانی و پیچش ملایم و بالارونده بسیار مصمم بودیم. اما نتیجه بسیار فراتر از آن رفته است».
«برای مثال، تقابل ناخالصی بتون بکاررفته در سطح و تلألو شیشه چیزی بود که امیدوار بودیم به آن دست یابیم اما به دلیل تأثیرات نور و مصالح به کار رفته و حرکت نور بر آنها نتیجۀ نهایی واقعاً شگفتآور است.»
ابداع و خلاقیت
محفل روحانی ملی بهائیان شیلی در سال ۲۰۰۲ از طراحان و معماران برای پیشنهاد طرحی جهت آخرین معبد قارهای دعوت به عمل آورد. معبد به طور خاص میبایست «یک سازۀ گنبددار نُه ضلعی با نُه ورودی باشد تا به شکلی نمادین از تمامی جهات زمین پذیرای مردم برای دعا و تمرکز و توجه باشد».
آقای حریری که شرکت مهندسیاش با نام حریری پونتارینی (Hariri Pontarini Architects) در این رقابت وارد شد میگوید دستورالعملها به اندازۀ کافی فضا را برای نوآوری و خلاقیت باز گذاشته بود.
رگبرگهای گیاهان، تار و پود درهم بافتۀ سبدهای ژاپنی و نرمی تنپوشهایی ترسیمی در نقاشیهای رنگ و روغن از مواردی بودهاند که عناصر مختلف طرح را الهام بخشیدهاند.
یک تیم چند رشتهای از مهندسین تا موسیقیدانان با معماران همکاری داشتند تا طرحریزی بنا تکمیل گردد. نرمافزار مدلسازی سه بعدی CATIA که غالباً در مهندسی هوا-فضا و به ندرت در معماری استفاده میشود برای تنظیم طرح بکارگرفته شد.
آقای حریری میگوید: «شروع پروژه سیزده سال پیش فوقالعاده مشکل بود. ما در کانادا تنها کسانی بودیم که از نرمافزار مدلسازی سه بعدی CATIA استفاده میکردیم.»
در آن زمان لیزا راکن (Lisa Rochon) منتقد معماری روزنامۀ کانادایی گلوب اند میل (The Globe and Mail) «بلندپروازی ساختاری این پروژه» را با کلمۀ «دشوار و سهمگین» توصیف کرد.
بنایی که تکمیل آن در بسیاری از مراحل ساخت، به ویژه در محلی زلزلهخیز غیرممکن به نظر میرسید، به طرز باشکوهی به واقعیت پیوسته است. نُه ورقۀ یک شکل از جنس شیشۀ نیمه شفاف به دور هم تاب میخورند تا گنبد معبد را شکل دهند. نور طبیعی از شیشهها عبور میکند و فضای داخلی پوشیده از مرمر سپید را نور باران مینماید. در شب، نور ملایمی از درون ساختمان به بیرون ساطع میشود.
برای اینکه شیشه در عین حال که درخشندگی خود را حفظ مینماید همچون سنگ مستحکم باشد، تیمی از هنرمندان، مهندسان و معماران باید مادهای میساختند که از حیث تصویری و ساختاری مناسب باشد. با یاری هنرمند معروف در زمینۀ کار شیشه، جِف گودمن (Jeff Goodman) که چلچراغهای شیشهای پر نقش و نگار او شهرت دارد، رویکرد نوینی به قالبگیری شیشه پیگیری شد که قبل از نهایی شدن به ۲۰۰ شکل مختلف مورد آزمایش قرار گرفت.
دِبرا سونیان گِلِن (Deborah Soonian Glenn) در ماهنامۀ آمریکایی آرکیتکچورال رکورد Architectural Record مینویسد «این پوستۀ شیشهای مبتکرانه برای معماران، مهندسان، سازندگان و پیمانکاران این بنا یک پیروزی محسوب میشود. آنها برای کوچکترین جزئیات زحمت بسیار کشیدهاند تا مطمئن شوند که شیشه قالبگیری شده، آب و هوای سخت و خشک کوهپایه را تاب میآورد.»
نوآوریهای فنآوری و طراحی با مصالح و هنر سنتی شیلی پیوند خوردهاند. تمامی اسباب و تجهیزات بنا، صندلیها و چراغها، همه با توجه دقیق به جزئیات آماده شدهاند.
آقای حریری میگوید «قصدمان تلاش برای ایجاد حسی روحانی زیر نور شمع بود و نتیجه حتی بهتر از چیزی است که تصورش را میکردیم.»
طراحی برای نسلهای آینده
طراح معبد در حالی که برای نخستین بار پس از اتمام بنا آن را از نزدیک میبیند، در حالت تأمل و با احساسی عمیق به نسلهایی از بازدیدکنندگان میاندیشد که در جستجوی آرامش و امنیت به زیر گنبد این بنا قدم خواهند گذاشت و از پیام امید و وحدت آن برای وقف خود به خدمت جامعه الهام خواهند گرفت.
وی میگوید «این معبد برای ما نقطۀ اوج چندین سال کار و زحمت است، اما برای مدت طولانی برقرار خواهد بود.»
«در اعماق وجودم به فرزندانم، نوادگانم و میلیونها انسانهایی میاندیشم که این معبد میتواند روحشان را تحت تأثیر قرار دهد. میتوانم آنها را داخل معبد تصور کنم.»
«هرگز، از همان روز اول، نسبت به هیچ بنای دیگری چنین احساسی را نداشتهام».