ابراز تشویق و قدردانی کودکان لوکزامبورگ نسبت به کارکنان بخش بهداشت و سلامت

۱۱ فروردین ۱۳۹۹
کودکان شرکت‌کننده در کلاس‌های آموزش اخلاقی که توسط جامعهٔ بهائی لوکزامبورگ ارائه می‌شود برای دلگرمی کارکنان بخش سلامت و سایر افرادی که در زمان بحران خدمات ضروری ارائه می‌دهند، کارت‌ها و نقاشی‌هایی تهیه کردند.

اش- سور-آلزت, لوکزامبرگ — در لوکزامبرگ کودکان شرکت‌کننده در کلاس‌های آموزش اخلاقی که توسط جامعهٔ بهائی ارائه می‌شود، در مورد خدمت به اجتماع خود مشغول یادگیری بوده‌اند. در این راستا، کودکان برآن شدند تا برای افرادی که در بحران سلامت فعلی فداکارانه به فعالیت مشغولند تا حدی که در توان دارند خدمتی انجام دهند. بسیاری از آن‌ها برای کارکنان بخش بهداشت و سلامت و سایر کسانی که خدمات ضروری را ارائه می‌دهند پیام‌های محبت‌آمیز و قدردانی فرستاده‌اند.

معلم یکی از کلاس‌های کودکان اش-سور-آلزت به نام «جواهرهای کوچک» می‌گوید: «در کلاس ما که هم اکنون به صورت آنلاین برگزار می‌شود این ایده مطرح شد که برای ابراز تشکر از کسانی که در طی این بحران مشغول خدمات‌رسانی ضروری هستند از جمله پزشکان، کارکنان بیمارستان و آزمایشگاه‌ها، کارکنان داروخانه‌ها، سوپرمارکت‌ها، کارگران نظافتچی و غیره کارت و نقاشی تهیه کنیم.»

معلم کلاس نسخه‌های دیجیتال نقاشی‌ها و کارت‌ها را همراه با پیامی تشویق‌آمیز به یک بیمارستان و به آزمایشگاه سلامت ملی در شهر مجاور دوده‌لانژ (Dudelange) فرستاد. بیمارستان پاسخ محبت‌آمیزی در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرد: «این آخر هفته، تیم آزمایشگاه سلامت ملی پیام تشویق‌آمیز بزرگی از دستان هنرمندانی کوچک از اش-سور-آلزت دریافت کرد.»

پیام منتشر شده در توییتر توسط آزمایشگاه سلامت ملی در دوده‌لانژ برای قدردانی از کارت‌ها و نقاشی‌هایی که کودکان شرکت‌کننده در کلاس‌های آموزش اخلاقی بهائی فرستاده بودند. نمایش اسلاید
۳ تصاویر

پیام منتشر شده در توییتر توسط آزمایشگاه سلامت ملی در دوده‌لانژ برای قدردانی از کارت‌ها و نقاشی‌هایی که کودکان شرکت‌کننده در کلاس‌های آموزش اخلاقی بهائی فرستاده بودند.

گروه دیگری از کودکان نیز کارت‌هایی مشابه فرستادند که حاوی پیام تشکر و قدردانی از افرادی است که فداکارانه در بخش خدمات ضروری مشغول کار هستند. پزشکان و کارکنان داروخانه‌ها و سوپرمارکت‌های محلی این پیام‌ها را به گرمی پذیرفتند و بسیاری از آن‌ها چنان تحت تأثیر قرار گرفتند که اشک در چشمانشان حلقه زد.