یادی از دعوت حضرت عبدالبهاء به وحدت و یگانگی، یک قرن پس از جنگ جهانی اول

۵ آذر ۱۳۹۷
این تصویر از سال ۱۹۲۰ حضرت عبدالبهاء را در حال قدم زدن در خیابان هپارسیم در حیفا نشان می‌دهد. حضرت عبدالبهاء به طرز خستگی‌ناپذیری برای ترویج صلح و رسیدگی به سلامت و امنیت ساکنان منطقه عکا-حیفا تلاش کردند.

مرکز جهانی بهائی — امروز بهائیان روز عهد و میثاق را گرامی می‌دارند؛ روزی که یادآور جایگاه منحصر بفرد حضرت عبدالبهاء در تاریخ دیانت بهائی است. یک قرن پس از پایان جنگ جهانی اول- خونبارترین جنگی که بشر تا آن زمان به چشم خود دیده بود - امروز همچنین یادآور تلاش‌های مصرانه حضرت عبدالبهاء برای ترویج صلح در سال‌های قبل از جنگ، اقدامات اساسی ایشان برای کاهش رنج در طی این بحران و اهمیت دعوت ایشان به صلح در جهان امروز است.

حضرت عبدالبهاء در طول سفرشان به اروپا و آمریکا، طی سال‌های ۱۹۱۱ تا ۱۹۱۳، بارها اروپا را در آستانه جنگ توصیف کردند: «دو سال دیگر مانده که تمام اروپا با یک شراره مشتعل شود». در یک سخنرانی‌ در ماه اکتبر ۱۹۱۲ می‌فرمایند: «در سال ۱۹۱۷ ممالک ساقط خواهند شد و بلایای مدهشه زمین را بلرزه خواهد انداخت.»

گزارش‌هایی که از سخنرانی‌های حضرت عبدالبهاء در روزنامه‌ها منتشر می‌شد بر هشدارهای ایشان نسبت به جنگ قریب‌الوقوع و نیاز فوری برای ایجاد وحدت تأکید داشت:

  • «ایشان می‌گویند که زمان آن رسیده که نوع بشر، پرچم وحدت عالم انسانی را برافرازد…»- روزنامه نیویورک‌تایمز، ۲۱ آوریل ۱۹۱۲
  • «سفیر صلح اینجاست و جنگ جهانی دهشتناکی را پیش‌بینی می‌کند» - روزنامه مونترال دیلی استار، ۳۱ اوت ۱۹۱۲
  • «سفیر ایرانی صلح، احتمال وقوع جنگ را در اروپا پیش‌بینی می‌کند» - روزنامه بوفالو کوریر، ۱۱ سپتامبر ۱۹۱۲
  • «تأکید عبدالبهاء بر نیاز به صلح جهانی» - روزنامه سانفرانسیسکو اگزمینر، ۲۵ سپتامبر ۱۹۱۲

در ماه ژوئیه ۱۹۱۴، با اعلام جنگ اطریش-مجارستان علیه صربستان، آغاز جنگ جهانی اول رقم زده شد.

مقاله‌ای به تاریخ ۲۱ آوریل ۱۹۱۲ در نیویورک تایمز شرحی از سخنرانی‌های حضرت عبدالبهاء در این شهر است. نمایش اسلاید
۱۲ تصاویر

مقاله‌ای به تاریخ ۲۱ آوریل ۱۹۱۲ در نیویورک تایمز شرحی از سخنرانی‌های حضرت عبدالبهاء در این شهر است.

کتاب قرن انوار که تحت نظارت بیت‌العدل اعظم تهیه و در سال ۲۰۰۱ منتشر شد در بارۀ توجه حضرت عبدالبهاء به مسئله صلح می‌نویسد: «حضرت عبدالبهاء از آغاز همواره هر کوششی را که در راه ايجاد يک نظم جديد جهانی مبذول می‌شد تشويق می‌فرمود. برای مثال حائز اهمیت است که در مصاحبه‌های عمومی در امریکای شمالی چون از علّت مسافرت ايشان سؤال می‌شد در جواب می‌فرمود برای ايراد خطابه‌ای در کنفرانس صلح ليک موهونک (Lake Mohonk Peace Conference) به دعوت سازمان دهندگان آن کنفرانس آمده‌اند... از اين گذشته ساعت‌های درازی را که حضرت عبدالبهاء در امريکای شمالی و اروپا با صبر و حوصله با بسياری از نفوس صاحب‌نفوذ مخصوصاً با آنان که برای وصول به هدف صلح و نوع‌پرستی می‌کوشيدند برای مصاحبه صرف می‌فرمود نشانی ديگر از توجّه آن حضرت به مسؤولیتی بود که امر الهی در قبال عالم انسانی دارد.»

حضرت عبدالبهاء پس از هشدار و دعوت فوری جهانیان به تلاش برای صلح، در تاریخ ۵ دسامبر ۱۹۱۳ به حیفا بازگشتند. شهر حیفا در آن زمان بخشی از امپراطوری عثمانی بود. حضرت عبدالبهاء با آگاهی از جنگ قریب‌الوقوع، درصدد محافظت جامعه بهائی تحت سرپرستی خود برآمدند و سعی کردند از بروز قحطی در آن منطقه جلوگیری نمایند. یکی از اولین تصمیمات ایشان پس از بازگشت به ارض اقدس این بود که تمامی زائرین بهائی خارجی به کشورهای خود بازگردند.

در کمتر از یک سال، جنگ در اروپا آغاز شد. با پیوستن امپراطوری عثمانی به قدرت‌های مرکزی آلمان و اطریش-مجارستان، نیروهای متفقین که شامل فرانسه، بریتانیا و نهایتاً ایالت متحده بود، شهر حیفا را به محاصره خود درآوردند و ارتباطات و مسافرت به این منطقه تقریباً غیرممکن شد. شهرهای حیفا و عکا گرفتار مهلکه جنگ شده بودند.

حضرت عبدالبهاء برای محافظت بهائیان ساکن حیفا و عکا از خطر، تصمیم گرفتند آن‌ها را به یک روستای دُروزی به نام ابوسنان منتقل کنند و این در حالی بود که خود ایشان به همراه یک فرد بهائی دیگر در عکا ماندند. هرچند سرانجام بمباران نیروهای متفقین، باعث پیوستن ایشان به بهائیان ساکن آن روستا شد. یکبار خمپاره‌ای به باغ رضوان نزدیک عکا اصابت کرد ولی منفجر نشد. حضرت عبدالبهاء بهائیان ساکن روستای ابوسنان را به ساخت درمانگاه و مدرسه‌ای کوچک برای کودکان آن منطقه تشویق نمودند.

حضرت عبدالبهاء تلاش‌ برای محافظت از مردم نواحی اطراف را نیز افزایش دادند. به کشاورزان بهائی ساکن در درۀ رود اردن توصیه کردند که محصول خود را افزایش دهند و مقادیری گندم برای زمان قحطی ذخیره کنند. پس از شروع جنگ و کمبود منابع غذایی، اطمینان حاصل کردند که گندم ذخیره شده میان مردم منطقه توزیع شود. برای نمونه، در ژوئیه ۱۹۱۷ و در هنگام برداشت جو و گندم، برای ۱۵ روز از مزرعه‌ای در روستای عدسیه که امروز در اردن واقع است بازدید کردند و اضافی برداشت مزرعه را با شتر برای مناطق قحطی‌زده عکا و حیفا فرستادند.

هيكل مبارک (حضرت عبدالبهاء) از ملاحظهء اوضاع آشفتهء جهان و کشتار و خونريزی عظيمی که در نتيجهء غفلت و استنکاف ملل از قبول تعاليم الهيّه و توجّه بانذارات و نصايح ربّانيّه رخ گشوده بود بيش از پيش دچار کدورت و ملال گرديد و قلب مقدّسش در غمرات احزان مستغرق شد.


حضرت شوقی افندی

حضرت عبدالبهاء پس از درگذشت حضرت بهاءالله در ۱۸۹۲ تا سال ۱۹۲۱ که در قید حیات بودند، به عنوان رهبر جامعۀ بهائی، به طور پیوسته با بهائیان سراسر دنیا مکاتبه داشتند. اما در طی سال‌های جنگ، ارتباط ایشان با خارج از ارض اقدس شدیداً محدود شده بود.

با این وجود، ایشان در طی این دوران مشغول نگارش دو اثر برجسته خود با عناوین تذکره الوفا و الواح نقشه ملکوتی شدند. اثر اول مجموعه‌ای از سخنرانی‌هایی بود که در طی دوران جنگ ایراد کرده بودند. کتاب دوم مجموعه‌ای از نامه‌هائی بود که در فاصله سال‌های ۱۹۱۶ تا ۱۹۱۷ مرقوم داشتند که شالوده انتشار آئین بهائی به سراسر جهان را بنیان نهاد.

در نهایت، حضرت عبدالبهاء در طی دوران جنگ جلسات هفتگی در منزل خود را از سر گرفتند. حضور در این جلسات برای مردم از هر قشر و طبقه‌ای آزاد بود و ایشان به گرمی از مهمانانشان از جمله مقامات عثمانی، بریتانیائی، آلمانی و سایر چهره‌های دولتی و ارتشی استقبال می‌کردند.

حضرت شوقی افندی در کتاب قرن بدیع دربارۀ این دوران از حیات حضرت عبدالبهاء می‌نویسند: «هيكل مبارک ... از ملاحظهء اوضاع آشفتهء جهان و کشتار و خونريزی عظيمی که در نتيجهء غفلت و استنکاف ملل از قبول تعاليم الهيّه و توجّه بانذارات و نصايح ربّانيّه رخ گشوده بود بيش از پيش دچار کدورت و ملال گرديد و قلب مقدّسش در غمرات احزان مستغرق شد.»

سربازان هندی در حال رژه پس از تسخیر شهر حیفا از دولت عثمانی در سپتامبر 1918. (عکس از British War Museum, accessed through Wikimedia Commons) نمایش اسلاید
۱۲ تصاویر

سربازان هندی در حال رژه پس از تسخیر شهر حیفا از دولت عثمانی در سپتامبر 1918. (عکس از British War Museum, accessed through Wikimedia Commons)

پس از آزاد سازی حیفا در 23 سپتامبر 1918 شهر در وضعیت نا بسامانی قرار گرفت با این حال، حضرت عبدالبهاء در حالی که پذیرای جریان مداوم بازدیدکنندگان از جمله ژنرال‌ها، مقامات، سربازان و مردم عادی بودند توانستند محیطی آرام و محترم به وجود آورند و خبر امنیت ایشان باعث آرامش خاطر بهائیان سراسر عالم شد. با پایان جنگ و باز شدن راه برای ورود به ارض اقدس، بار دیگر امکان ملاقات با بهائیان و دیگر بازدیدکنندگان از خارج برای حضرت عبدالبهاء میسر گردید.

در حالی که اروپا به دلیل پایان جنگ جهانی اول سرمست از شادی بود و یک موسسه جهانی در قالب جامعه ملل در حال شکل‌گیری بود حضرت عبدالبهاء در ژانویه ۱۹۲۰ چنین مرقوم داشتند:

«اين ظلمات منکشف نگردد و اين امراض مزمنه شفا نيابد بلکه روز بروز سخت‌تر شود و بدتر گردد. بالکان آرام نگيرد از اوّل بدتر شود دول مقهوره آرام نگيرند به هر وسيله تشبّث نمايند که آتش جنگ دوباره شعله زند.»

حضرت عبدالبهاء که نسبت به خطر جنگ دیگری آگاه بودند به جنبش صلح علاقه بسیاری نشان دادند. برای نمونه در سال ۱۹۱۹ با «سازمان مرکزی برای صلح پایدار» در لاهه مکاتباتی برقرار کردند، این سازمان سه سال قبل به حضرت عبدالبهاء نامه‌ای نوشته بود. حضرت عبدالبهاء در نامه‌ای که با عنوان لوح لاهه از آن یاد می‌شود، با تقدیر از فعالیتهای این سازمان، صراحتاً بیان می‌دارند که صلح نیازمند تحول عمیق در آگاهی انسان و تعهد به آن دسته حقایق معنوی است که حضرت بهاءالله آن‌ها را تشریح نموده‌اند.

حضرت عبدالبهاء در این نامه می‌نویسند: «حال صلح عمومی امريست عظيم ولی وحدت وجدان لازمست که اساس اين امر عظيم گردد تا اساس متين شود و بنيان رزين گردد... اليوم جز قوّه کلمة الله که محيط بر حقائق اشياست عقول و افکار و قلوب و ارواح عالم انسانيرا در ظلّ شجره واحده جمع نتواند.»

حضرت بهاءالله در وصیت‌نامه خود پسر ارشدشان حضرت عبدالبهاء را به عنوان مفسر و مبیّن رسمی تعالیم خود و مرجع آئین بهائی تعیین کردند. با توجه به اینکه وحدت، اصل اساسی تعالیم بهائی را شکل می‌دهد؛ حضرت بهاءالله عهد و میثاقی را ایجاد کردند که از طریق آن پس از درگذشت ایشان دیانت بهائی دچار تفرقه و انشعاب نگردد. بدین ترتیب، حضرت بهاءالله پیروان خود راهنمائی کردند که پس از درگذشتشان به حضرت عبدالبهاء نه تنها به عنوان مفسر رسمی آثار بهائی بلکه به عنوان مثل اعلای روح و تعالیم این آئین توجه کنند.