پاسخی صلحآمیز و پایدار به بیعدالتی
جامعۀ جهانی بهائی، ژنو — سی سال پیش، جامعۀ بهائی ایران در مسیر تلاش ارزندهای گام نهاد. بهائیان ایران که پس از درخواستهای متعدد همچنان توسط مسئولان کشورشان از امکان تحصیلات رسمی محروم نگاه داشته میشدند، با کمک استادان و دانشگاهیان بهائی که خود به دلیل اعتقادشان از کار اخراج شده بودند، در زیرزمینها و اتاقهای پذیرایی خانههایشان در سراسر کشور یک برنامۀ غیررسمی دانشگاهی به راه انداختند. این برنامه به تدریج با عنوان دانشگاه علمی آزاد (BIHE) شناخته شد.
دانشگاه علمی آزاد از بدو تاسیس خود، زمینۀ تحصیل هزاران نفر را فراهم کرده است. بسیاری از فارغالتحصیلان این موسسه برای ادامۀ تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد و بالاتر در تقریباً ۱۰۰ دانشگاه در سراسر دنیا پذیرفته شدهاند. بسیاری از فارغالتحصیلان دانشگاه علمی آزاد پس از اتمام تحصیلات خود در خارج از کشور برای خدمت در جوامع خود به ایران باز میگردند.
به موهبت پیشرفتهای فنآوری، استادانی از سراسر دنیا در دانشگاه علمی آزاد تدریس میکنند. آنانی که تجربه و تخصص خود را صرف تحصیل جوانان بهائی ایران مینمایند، از نزدیک شاهد آرمانهای متعالی و تعهد این دانشجویان به کسب دانش بودهاند.
خانم دیان علائی، نمایندۀ جامعۀ جهانی بهائی در سازمان ملل متحد در ژنو با نقل قول قسمتی از یک پیام بیت العدل اعظم میگوید: «واکنش بهائیان در مقابل ظلم نه قبول خواستههای سرکوبگران است و نه پیروی از خوی و روش آنان.»
او گفت: «این معنای اساسی استقامت سازنده است.»
خانم علائی در ادامه گفت: «مسلماً بهائیان تنها گروهی نیستند که ظلم و ستم را به دور از خشونت و با سازندگی پاسخ گفتهاند، اما آنها به شیوۀ متفاوتی در این جهت تلاش میکنند شیوهای که بیشتر بر سهم آنان در خدمت به جامعهشان و فعالیت در کنار دیگران متمرکز است.»
با وجود تلاش مسئولان ایرانی برای اختلال در فعالیت دانشگاه علمی آزاد از طریق هجوم به خانهها و دفترهای مرتبط با این دانشگاه، توقیف مواد آموزشی و دستگیری و زندانی نمودن بسیاری از اساتید، این دانشگاه در سه دهه گذشته رشد چشمگیری داشته است و از افراد متخصص در داخل و در خارج از کشور بهره میجوید تا امکان تحصیل برای جوانان در رشتههای تحصیلی بیشتری در زمینههای علوم طبیعی، اجتماعی و هنر را فراهم نماید. به طور کلی دانشگاه علمی آزاد نه تنها سی سال دوام آورده بلکه در این مدت رشد و شکوفایی شایان توجه ای داشته است.
تحصیل در دانشگاه علمی آزاد آسان نیست. از آنجایی که این دانشگاه دولتی نیست، امکان کمک هزینۀ تحصیلی وجود ندارد و بسیاری از دانشجویان به صورت تمام وقت کار میکنند. در بسیاری از موارد دانشجویان از راههای دور برای شرکت در کلاسهای ماهانه به تهران سفر میکنند. برخی مواقع به دلیل محدودیت در محل برگزاری کلاسها، دانشجویان مجبورند در میان روز از خانهای در یک سمت شهر به خانهای در سمت دیگر تغییر محل دهند. علیرغم این محدودیتها، دانشجویان از سطح آکادمیک بالایی برخوردارند.
آقای سلیم والانکورت (Saleem Vaillancourt)، هماهنگکنندۀ کمپین آموزش جرم نیست، کمپینی که محرومیت تحصیلی بهائیان در ایران را مورد توجه قرار میدهد گفت: «من با برخی از دانشجویان دانشگاه علمی آزاد صحبت کردهام که میگفتند وقتی استادانشان دستگیر و زندانی شدند، آنها همچنان مانند قبل در کلاس حاضر میشدند. این دانشجویان با وجود اینکه استاد نداشتند به درس خواندن با کمک یکدیگر ادامه دادند. نگرش آنها اینگونه بود، برایشان مسئلۀ خاصی نبود. میگفتند این کاری است که باید انجام دهیم زیرا به فرآیند درس خواندن متعهد بودند.»
تعلیم و تربیت عمومی یکی از باورهای اساسی آئین بهائی است و هنگامی که مسئولین حکومتی ایران دانشجویان بهائی را از این حق اساسی و بنیادین خود محروم نمودند، جامعۀ بهائی بدون اینکه لحظهای به فکر کنار گذاشتن ایدهآلهای خود باشد یا اینکه تسلیم ظالمان شود یا به مخالفت به حکومت بپردازد، راهحلی صلحآمیز را پیشه کرد. تلاش این جامعه برای ارائه راهحلهای سازنده در طی دهههای متمادی، شکیبایی و پایداری طولانیمدت آن را نشان میدهد د.
آزار و اذیت بهائیان در ایران یکی از سیاستهای رسمی حکومت است. در سال ۱۹۹۱، مصوبهای به تائید آیتالله خامنهای رهبر ایران رسید که به صراحت بیان میداشت «در دانشگاهها چه در ورود و چه در حین تحصیل چنانچه احراز شد بهائیاند از دانشگاه محروم شوند.»
بهائیان ایران همچنین در معرض آزار و اذیتهای دیگری نیز هستند. نامۀ سرگشادۀ جامعۀ جهانی بهائی به رئیسجمهور ایران در تاریخ ۶ سپتامبر ۲۰۱۶ توجه این مقام را به سرکوب اقتصادی بهائیان ایران جلب میکند. این نامه به تضاد شدید از یکسو میان اظهارات دولت ایران مبنی بر عدالت اقتصادی، برابری و کاهش نرخ بیکاری و از سوی دیگر تلاشهای بیوقفۀ آن برای ضعیف نمودن بنیۀ مالی بخشی از شهروندان خود اشاره میکند.
آقای وایلانکورت گفت: «جامعۀ بهائی ایران قصد نداشت در سکوت به فراموشی سپرده شود. این جامعه اجازه نمیداد اینگونه او را سرکوب کنند.»
رویکردی مشخصاً غیرخصمانه به ظلم و ستم از مشخصات بنیادین نگرش بهائیان به تغییرات اجتماعی است. واکنش بهائیان به ظلم و ستم از اعتقاد راسخ به یگانگی نوع بشر برمیخیزد و لزوم همخوانی میان ابعاد مادی و روحانی زندگی را تصدیق میکند. این رویکرد مبتنی بر دیدگاهی بلندمدت است که ایمان، صبر و استقامت از مشخصههای آن است و همزمان، هم اطاعت از قانون را میطلبد و هم در مواجه با نفرت و آزار و اذیت مستلزم تعهدی به عشق و مهربانی است. در نهایت، در کانون این طرز فکر و عمل تأکیدی بر خدمت برای تأمین بهروزی سایر انسانها قرار دارد.
خانم علائی گفت: «فکر میکنم امروز در دنیا شاهد فروپاشی جوامعی هستیم که کسی فکر نمیکرد به این آسانی فروبپاشند. متوجه شدهایم که صرفاً زندگی کردن کنار یکدیگر کافی نیست. ما باید در کنار هم زندگی کنیم و یکدیگر را بشناسیم و بهترین راه شناخت یکدیگر تلاش دوشادوش برای بهبود اجتماع است.»
«از هنگامی که بهائیان ایران با آگاهی بیشتری به تلاش در این زمینه مشغول شدهاند، سایر ایرانیان، همسایگان بهائی خود را شناختهاند و متوجه شدهاند که آنچه در مورد بهائیان از حکومت و طبقۀ روحانیون شنیده بودند حقیقت نداشته است. بهائیان با مشارکت بیشتر در جوامع محل زندگی خود، شاهد تغییری عظیم در نگرش سایر ایرانیان نسبت به آنها بودهاند.»
پاسخ بهائیان به ظلم و ستم، ستیزهجویانه و تقابلی نیست و در نهایت خود به دنبال درجات بالاتری از وحدت است. تأکید این پاسخ نه تنها بر اقدام جمعی بلکه بر تحول درونی است.
این شیوهای است که جامعۀ بهائی به شکلی آگاهانه اتخاذ کرده است. بهائیان از واکنش به ظلم و ستم، جنگ و سوانح طبیعی با انفعال و خشم قدم فراتر نهاده، سنگدلی را با صبر، تزویر را با صداقت و خشونت را با حسن نیت پاسخ میگویند و توجه خود را به اقدامات بلندمدت، سودمند و سازنده معطوف میکنند.
دانشگاه علمی آزاد نمادی از همۀ این عناصر است.
آقای وایلانکورت توضیح داد: «دانشگاه علمی آزاد یک دستاورد فوقالعاده است. احتمالاً ناشناختهترین، طولانیترین و موفقترین شکل پاسخ صلحآمیز به خشونت است که تاریخ تا به حال شاهد آن بوده است. این دانشگاه بهترین نمونه از دیدگاه مشخص بهائیان در تلاش برای داشتن نگرش، شیوه و پاسخی از استقامت سازنده در واکنش به آزار و اذیتها یا نیروهای چالشبرانگیز زمان ما است.»